بگذار که در حسرت دیدار بمیرم ... در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم...
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم ...
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم...
دشوار بود مردن و روی تو ندیدن...
بگذار بدلخواه تو دشوار بمیرم...
بگذار که چون ناله مرغان شباهنگ...
در وحشت و اندوه شب تار بمیرم...
بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب....
دربستر اشک افتم و ناچار بمیرم...
میمیرم از این درد که جان دگرم نیست...
تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم...
تا بوده ام ای دوست وفادار تو هستم...
بگذار بدانگونه وفادار بمیرم..